«اگر بچه‌ها بخواهند به سفر بروند، ممکن است شناختن بائوباب به دردشان بخورد. بعضی وقت‌ها عیبی ندارد که آدم کاری را به بعد موکول کند. ولی اگر کار ریشه‌کن کردن بوته‌های بائوباب را عقب بیندازد، مصیبت‌بار می‌شود. سیاره‌ای بود که آدم تنبلی در آن زندگی می‌کرد. او برای ریشه‌کن کردن سه تا بوته بائوباب، هی امروز و فردا کرد و …» من اصلا دوست ندارم مثل معلم‌های اخلاق حرف بزنم، اما خطر درخت‌های بائوباب، خطر بزرگ و ناشناخته‌ای است! سر راه کسی که در چنان سیاره‌ای گم بشود، آن چنان خطرهای بزرگی هست که می‌خواهم این بار از عقیده همیشگی خودم دست بردارم و بگویم: « بچه‌ها! خطر درخت‌های بائوباب را خطر کوچکی به حساب نیاورید! »